پوست تخم.

سُپال ،سُفال ،ناسیال ،نارسیال ،ناپوست ،پوست انار ،ناسفال.

تر. (با «تەڕ» استعمال می شود.)

پوست درخت. (که کنده شده باشد.)

ناموس ،تلمبه.

شفت ،ارزان ،بی بها. (کنایه از هر چیز فراوان کم بها است.)

کیفر. (تغار توراغ)

زهرەترکیدن، زاور رفتن، ترسیدن، هراسیدن.

شکرتوسی، توسی شیرین

باتوام.

ماست خیگ

رستنی است معروف برگ پهن.

تخم.(کەمی پاشند.)

نژاد، نژاده، ریشه، پَروَز، گوهر، گُهر، رَگ.

فراهم کردن، بسیجیدن ، بسغیدیدن.

تاق تق ،تراق ترق ،تراپ ترپ.

گرد و خاک ،گرد.

پنیرک ،نان کلاغ. (در حال تری که خشکیده نشده باشد.)

ستوه آمده، هراسان شدن، تنگ آمدن، ماندن، مانده شدن، افسرده گشتن، خسته شدن

سرتنگ

سپیچه

تو، خامه، سرتو، چربک، چربه، شِمَه، تاشک، قیماق

سرتو، سرماست، چرابه

اریب، وَریب، چَلیپا، کَج

دوی، جدایی، مَنوتُوی.

هَتَل.

هتل متل. (بازی معروفی است کەبچەها پلوی هم نشستەپاها را دراز می کنند و یکی استاد می شود و این کلمات را یکی یکی بر پاها می خواند، آخرین کلمەکە«هەڵیلووش» باشد بەهر پا افتاد آن را جمع می کند تا یک پا باقی بماند. کلمات از این قرار است: «هەتۆڵ مەتۆڵ، سەیی گەڕۆڵ، ئاردەکێ، ئاردانەکێ، مێخم کوتا، مێخ هەڵبەزی، تیکەی چەپم، لەینە بەزی، بەن سوور بام دا، عایلەمەنە خوام دا، کاسەی ماس، پڕ لە پووش، خودا دای، هەڵیلووش»

شوغاندن، تاول زدن.

شوغیدن، تاول زدن، برآمدن، بلند شدن.

شوغیده، تاول زده، برآمده، بلند شده.

ترکیدن، باز شدن. (ترکیدن ذُرُّت مثلاً در هنگام برشتن).