تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



شەوگرتی
کسی که نماز شب می خواند
قاپگرتن
پاگزیدن
کنایه از دبدبه در آوردن بدون سبب
در چارچوب گذاشتن
قین لێ هەڵگرتن
قین هەڵگرتن
کینه دردل گرفتن
قەدرگرتن
عزت و احترام گذاشتن
قەپ داگرتن
گاز از چیزی گرفتن
کنایه از آزمندی
لاگرتن
آرام گرفتن
طرفداری کردن
لووت لاگرتن
دلگیر شدن، ناخشنود شدن از کسی
لێ وەرگرتن
گرفتن چیزی از کسی
کنایه از اندرزگرفتن
چیزی را به دور چیز دیگر پیچیدن
لەبەرچاوگرتن
زیرنظر گرفتن