تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



قەدرگرتن
عزت و احترام گذاشتن
قەپ داگرتن
گاز از چیزی گرفتن
کنایه از آزمندی
لاگرتن
آرام گرفتن
طرفداری کردن
لووت لاگرتن
دلگیر شدن، ناخشنود شدن از کسی
لێ وەرگرتن
گرفتن چیزی از کسی
کنایه از اندرزگرفتن
چیزی را به دور چیز دیگر پیچیدن
لەبەرچاوگرتن
زیرنظر گرفتن
مست لێ داگرتن
مشت لێ داگرتن