تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



کش کش
کلمەای برای راندن مرغ
نوعی رقص
کلمەای برای برانگیختن سگ شکاری
قوون کشک
شخصی که بر باسن می خزد
قوون کشکێ
لوکیدن بچه
کشان کشان
بر زمین کشیدن پیاپی
سلانه آمدن
کشانەوە
واپس رفتن
کش آمدن، ازدیاد طول در اثر کشیدن
کشتاڤیتس
دراز کشیده
کشتاکەوتش
از پای درآمده
دراز کشیده
پشت به متکی نشسته