تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



قوڵف لێنان
دسته بر ظرف سفالی نهادن
کنایه از ستودن مبالغه آمیز
قوڵفە
حلقه
گره حلقەای که با کشیدن یک طرف باز می شود
قوڵقوڵە
سرچشمه که از چندین جای می جوشد
غلغل آب جوشان
نام چند آبادی
فواره
نام روستایی در کردستان که توسط بعثیان ویران شد
قوڵپ
نگا: قوڵب
صدای گریه ناگهانی
صدای جوشیدن آب از سرچشمه
صدای غلیان آب
دسته ظرف
ناحیەای در کردستان
قوڵپنە
کوتاەقد چاق
قوڵپەژێر
دانه گل ختمی
قوڵی قوڵی
نوعی بازی کودکان
قوڵینە
سبد میوەچینی