تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



مردە
اموال غیرمنقول
مردەشۆر
مردەشور
مردەماڵ
اثاثیهٔ سبک
اموال غیرمنقول
مردەمودار
ماتمین
مردەوزیندە
کمین پوشیده با شاخه و گیاه
مرقە کردن
با گلوی بسته صدا از گلو درآوردن، نوعی صدا از گلو، با دهان بسته صدا از گلو درآوردن
مرووچە کردن
مورمور کردن، نرم جوشیدن آب
مرۆچانە کردن
مورمور شدن پوست
مرۆچە کردن
مورمور کردن، نرم جوشیدن آب
مل کەردش
گردنبند به گردن آویخت، محکوم شد
ملدێ کەردش
گردنبند به گردن آویخت
محکوم شد