تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



شاهید
گواه، گوه، آگاه
فاسید
تباه، گندیده، ازکارافتاده
لاقەید
پَرویش، پَرتکار. تَنبَل. (لااُبالی، بی مُبالات)
مرید
گروه، گرویده، سرسپرده، هاوش، هاوشت، پَیرَو، نیازمند.
موتەسەیید
خَرشین، خَرجَسته، خَردَرگَله. ( سید دروغی )
موتەعەههید
شالَنگ، گردن گیر.
موتەقاعید
ڕاستادی، بازنشسته، خانه نشین.
موجتەهید
تَنوتاس.
موستەبید
موفسید
رَسا، هاله، جَلویز، چُغُل، پالاده، آشوبگر، سُخَن چین، آتش افروز.
موقەللید
پَیرَو.
مەعتەقید
آوری، گروه، گرویده، نَمشته مند، باوَر کُن.
مەوالید
زاکان، زادَگان. ( بَررَستَگان، بَربَستگان، جانداران)
مەولید
ڕاکید
کُرّ، مات، ایستاده.
ڕەسید
رسید، یافته. (قبض رسید)