تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



قێخا
کَدخدا، ده خدا، ده خان، دهبان، کَدیوَر، (بزرگ ده)
قێرقاج
قیقاج (تیراندازی در سر سواری)
قێڕە
غُر، قُر، قور، دُبَّه، فَنج، غَرفَنج، دُبّه خایه
قێڕە
غاک، کاغ، غاق، قاغ، قارقار (صدای کلاغ)
قێڕە
وَق وَق، واق واق (صدای قورباغه مثلاً)
قێڕەقێڕ
قار قار، قاغ قاغ، واق واق (صدای مرغ، کلاغ، قورباغه. تکرار برای تکثیر است)
تاقێق
آور ،دروا ،دروای ،درواخ ،درست. (ضد گمان)
دارتەقێە
بَلواسَه، دارکوب، داربُر، درخت سُنبه.
قوڕقێنە
آروغ، آرُغ، رُغ، رَجَک، رَجغَک، فوز، آجُل،
قێڕەقێڕ
قار قار، قاغ قاغ، واق واق (صدای مرغ، کلاغ، قورباغه. تکرار برای تکثیر است)
پل¬تەقێن
یافَر، دست¬افشان.
ڕەقێنە
کمره، پینه. (چرک سخت شده)
ڕەقێڵە
گال، کَمَره. (چرک یا خون یا عن دماغ که خشکیده باشد.)
جووچکەلەقێ
دُم لابه، دُم جُنباندن.
دەمەتەقێ
دُرایش، گفتگو. (کنایه است.)
دەمەتەقێ
صدای دهانو صدای زبان.
چێوەتەقێ
کُنجکاوی.
گوێچکەتەقێ
گوێچکەپڕووسقێ
گوش گیرک. (بازی بچەهای است کەیک مشت مویز یا سنجد مثلاً می پاشند روی زمین، هر کدام می خواهند بردارند دیگری گوش او را گرفتەمی کشد تا نتواند بردارد.)