تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



شەق
اُردنگ، شلخت، شلخته، سرچنپ، سرپا، تُکپا
شەق
شکاف، ترَک
شەق بردن
کَفتن، ترکیدن، شکافته شدن)
شەق تێهەڵدان
اُردنگ زدن، تُکئ پا زدن، شَلَخت زدن،
شەق لەخۆدان
اُردنگی به خود زدن
شەق کردن
شەقار
شکافته، ترکیده
شەقاشەق
چکاچاک، ( به هر طرف دویدن)
شەقاقلووس
شەقانشەق
شەقاوشەق
شلختا، شَلخت (تک پا به هم زدن)
شەقشەقە
فرفره (فرفره باغبانان مثلاً که با صدای آن جانوران را می گریزانند)
شەقوشڕ
پاره، تیکه و پاره، نااستوار
شەقڵ
دج (مهر خرمن که از چوب می سازند)
شەقڵ کردن
شەقیقە
نیمه ی سر (مرضی هم که در نیمه سر عرض می شود شقیقه گویند)
شەقیلە
چرمی که برای تاب دادن «ته شی» یعنی دکلان به طرف پای راست آویزند
شەقە
تیکه، پاره، لَخت
شەقە
دنگ، صِدا
شەقە
چَک، صداف (صدای فلاخن یا شکسته شدن چوب مثلاً)
شەقە
هَف، کوف، دَفته