تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



سیان
سپوختن، گادن
سیان
سیان سیان
حە¬سیانەوه
آسودن، آسوده شدن، خستگی شکستن، سیراب شدن.
سیانە
سه تایی
هەڵگرسیانەوە
باز افروختەشدن، دوبارەروشن شدن.
ئاوسیان
اماسیدن، بادکردن. (ورم کردن.
بەسیان
بسته شدن، بند آمدن، گره خوردن.
بەسیان¬به یەکەو
ترسیان
ترسیدن، هراسیدن ،چَغریدن ،چَغزیدن ،سهستن ،شکوهیدن ،پرواسیدن ،بیم داشتن ،کم دلی.
ترسیان
ترسیدن، هراسیدن ،چَغریدن ،چَغزیدن ،سهستن ،شکوهیدن ،پرواسیدن ،بیم داشتن ،کم دلی.
تڵیسیان
تەواسیان
دلسرد شدن ،رمیدن ،رم کردن.
حەسیان
آسایش، آسودن، خستگی رفتن، سیراب شدن.
خووسیان
خوسیدن، خیسیدن، ژفیدن اَغارش، آغارش، آغالش، فرغارش، سرشته شدن.
خووسیان
خَویدن، خوَی کردن.
داپسیان
پُشت دادن، پَست شدن، سست شدن.(مرغ ماده مثلاً برای مرغ نر)
داکاسیان
آرام گرفتن.
داگرسیان
افروختن، روشن شدن، افروختە شدن.
داگرسیان
افروختە شدن، برافروختە شدن، قرمزشدن.
دڵ بەسیان
دل نخواهی.
فیسیان
فیسیدن، آغارش، آغالش
قەسیان
هراش، مراش، شگوفه، اَشگُفه، اَکماک، اَکمال، برگردانده
نسیان
فراموشی، یاد رفتن، یاد نداشتن