تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ساحێو دەوڵەت
دارا، دارنده، دَولَتمَند، دارای دشولَت
ساحێو مەنسەب
ساحێوماڵ
دیور، ایتگین، خداوند خانه، خانه خدا
ساخت
ساخت، ساختگی، سازش (ساخت و پاخت)
ساختوپاخت
ساخت و پاخت، پخت و پز، ساز و باز، سازش
ساختەگی
ساختگی، دستی
سادرات
دَررَو، (ضد واردات)
سادە
ساده، ساد، کامود، کامُوس، افشان، پریش
سادە
ساده، بچه
سارا
هامون، بیابان
سارمە
سارمه (ابریشم را با گلابتون می پیچند سارمه گویند)
سارەوان