تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



مەجلیس شوورا
بارستان، جَگارستان، کَنگاشستان، کَنگاجستان.
مەزرا
کَرد، کِشت زار.
مەیرا!
میار! میاور! ماور!
هوورا
هُرّا، غریو، غروبه، غُرُنبه، غُرونبه، دَن، نوفه، گَوگا، غَوغا، هنگامه.
هەرا
دَن، نوفه، هَرا، هُرّا، غَوغا، گَوگا، کَوکا، آژیر، آژراک، هَلالوش، هَیاهو، غُرنُبه، غُرونبه، غُروبه، هَنگامه، غریو.
هەرا کردن
غَوغا، هَیاهو کردن، غُرُنبیدن، غریویدن، نوفەکردن، صدا کردن، داد کردن.
پاچرا
چراغپا، چراغپایه، چَرغَند، چَرغَنده.
چرا
چراغ، چراخ، جَروَند، جَلوَند.
چۆڵەچرا
شوله چراغ، هاله چراغ. (شاخەی درخت بلوط را مثلاً با پشت تیشه مانند مسواک می¬کوبند و برای شکار کبک مثلاً در کوه و بیابان روشن می¬کنند.)
چەرا
چَرا، چراگاه، چَریدن.
کاروانسەرا
تیم، تیمچه، سَر، کاروان سَرا
کوشترا
کُشترا (آلت نجاری است)
گوارا
گەرا
تُخم. (تخم ماهی، تخم ملخ، تخم مرغ کەتازەدر شکم پیدا شدەباشد.)
گەوهەر شەوچرا
گوهر شب چراغ. (تصور می رود مادەای بودەدارای رادیوم کەشب ها مانند چراغ نور و روشنایی داشته.)