تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



نیار
صحنهٔ بازی
هنرپیشه
نیارڤان
هنرپیشه، آرتیست
نیاری
هنرپیشگی
نیانیا
نگاه کن چقدر جالب است
نیانەبان
گذاشتن بر
نیانەسەر
گذاشتن بر
نیانەشوێن
پیجویی، دنبال کردن، شایعه بدنبال کسی راه انداختن
نیانەوە
برپا کردن، چیزی را دزدکی در جایی نهادن مانند تله، تخم زیر مرغ کرچ گذاشتن، زیرنظرگرفتن، درنظر گرفتن برای منظوری
نیاک
نیامدن