تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



کەرەواڵە
کاروانک
کنایه از سادەلوح
بلدرچین
کەوڵە
آبی روشن
کنه ریز
ریگستان
سبزه کم عمر بهاری
نام روستایی در کردستان که توسط بعثیان ویران شد
کەچکەقوڵە
کفچلیزک، نوزاد قورباغه
کەچەڵە
جوجه کرک ریخته تازه پر در آورده
کەڵە کەڵە
بزرگمردان
کلمه تحریک گشن بر ماده گاو
گاڵە
صدای خنده نوزاد
صدای پرندەهای خوش آواز
فریاد از غم
نشاط و چالاکی در کار
صدای رعد
بستن در و پنجره
گردەڵە
کروی کوچک
خشتک تنبان
نمد زین
نگا: گردۆڵک
ابزاری در آسیاب
تختەای در جولایی که شال را بر آن می پیچند
بند انگشت
چرخ گاری چوبین یکپارچه
کندهٔ گرد و بزرگ
گرگازۆڵە
گیاهی است