تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



وەرکەتن
دراز کشیدن برای خواب
آرام شدن
ڕۆکەتن
طلوع آفتاب
ژبیرکەتن
فراموش شدن
ژهێزکەتی
ازکار افتاده
ڤەدووکەتن
به دنبال رفتن
فرار درختر همراه نامزدش از خانه پدری
ڤەدیارکەتن
آشکار شدن
کلکەتووتە
انگشت کوچکه
کەڵەکەتڕێ
خود را بر روی یکدیگر انداختن به قصد شوخی
کەڵەکەتڕە
کنایه از برهم انباشته سست بنیان
کنایه از کاری که کردنی نیست
گیاکەتان
گیاه کتان