تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



هێلیڤان
رامک، تخم مرغی که در لانه تخم گذار می نهند تا تخمش را همانجا بگذارد
هێلیڤانک
رامک، تخم مرغی که در لانه تخم گذار می نهند تا تخمش را همانجا بگذارد
هەڤ جڤات
همکار در انجمن و گردهمایی
هەڤ جڤاندن
گرد آوردن جمعیت در یک نقطه، تشکیل گردهمایی
هەڤال بەند
دوست قسم خورده
هەڤال جێو
دوقلو
هەڤال جەو
دوقلو
هەڤال هەڤالانی
دستەبندی، دفاع از یکدیگر کردن
هەڤال پشت
یکی از دوقلوها که مدتی پس از دیگری بدنیا آمده باشد
هەڤالا
جشن عروسی