تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



چۆگان
دراکاله، عصای سرکج
چۆگە
انجا
چۆڵی
آباد نشده
برگی که با دست بر آن می کوبند و صدا می دهد
چۆڵەمە
جناغ
حلقه چوبی که بر گردن گاو بندند
چۆڵەچرا
مشعل هیزمی
دانەچۆقە
بهم خوردن دندانها از سرما یا از تب
دانەچۆلەکە
گیاهی است
داچۆڕاندن
خشکانیدن آب
داچۆڕانن
خشکانیدن
دواچۆڕ
آخرین قطره
فچۆز
یکباره رفتن بی برگشت
صدای کبک از ترس
قاریچۆک
لاغر مردنی