تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ورد
خرد، ریز
کنایه از ادم منظم و باهوش
نگاه کن دقت کن بنگر
ورد
لێ وردبوونەوە
نگاه کردن
تامل و تفکر کردن درباره چیزی
وردا
از اینجا
وردبوونەوە
با دقت نگاه کردن
فکرکردن
خردشدن پول
فروخته شدن کالای بازرگانی
وردوخاش
خردوخاک، بسیار ریز
وردورد
بسیار ریز
بادقت نگاه کردن
وردکە
خرده، ریزه
خردکن
وردی
خردی و ریزی
دقت
وردیان
زندانبان
وردیلانە
کوچولوی دوست داشتنی