تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



هەڵسپێران
هٔتکیه به چیزی داده شدن، کنایه از معلق شدن از کار
هەڵسپێراو
تکیه بر چیزی داده، معلق شده از کار
هەڵسپێریاگ
تکیه بر چیزی داده، معلق شده از کار
هەڵسکانن
دشنام دادن و بد گفتن
هەڵسە
برخیز
هەڵشاندن
ویران کردن، تخریب کردن
ازهم باز کردن
پشیمانی
برهم زدن
هەڵشماردن
برشمردن
هەڵشوولاندن
اسهالی ریدن