تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



دەس نیشان
نشان کردن، علامت گذاشتن
دەست نیشان
نیشان
علامت فارقه
آماج
خال بر پوست
مدال، نشان
نشانی
تاج خروس
جقهٔ کلاه بزرگان
هدیهٔ داماد به عروس پس از عقدکنان
نیشان کردن
علامت گذاشتن
هدیه به دختر خواستگاری شده دادن
نیشان گرتن
نشانه گرفتن
نیشانچی
هدف زن، ماهر در تیراندازی
نیشانک
ملاحظه
اشاره
نیشانکرد
علامت گذاری شده
دختر خواستگاری شده، نامزد شده
نیشانگە
نمایشگاه
مگسک اسلحه
نیشانە
علامت فارقه، آماج، خال بر پوست، مدال، نشان، نشانی، تاج خروس، جقه کلاه بزرگان، هدیه داماد به عروس پس از عقدکنان
نیشانەک
سنگ نصب شده برای نشانەگیری
خۆنیشاندان
خود را آشکار کردن
تظاهرات