تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ماموور
مأمور دولتی
ماموونی
مامایی، مزد مامایی
ماموونیە
آش آرد بو داده با روغن
ماچومووچ
همدیگر را بوسیدن
مرتوموور
مهرەهای مختلط
مل لەمووباریکتر
کنایه از آماده برای فرمانبرداری
مڕومووش
بوکشیدن و جستجو کردن خوراک
مەڕنەمووکە
سئوال فرشته از تازه مرده که خدایت کیست؟
کنایه از آدم لاغر مردنی
نمووج
نمونه
نموودە
نمونه