تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



لۆتیەتی
خنیاگری، کنایه از بی شرمی، کنایه از دست و دلبازی
لۆتە
انگور لهیده
بازمانده خوراک دور ریختنی
برای تو
لقمه بزرگ
انگوری که برای تبدیل به کشمش در معرض تابش آفتاب قرار می گیرد
لۆتەر
زرنگ
دوک
از روستاهای کردستان ویران شده توست بعسی ها
لۆخان
بزم و سرور گروهی
لۆد
بار گیاه
توده علوفه
لۆدە
توده برهم انباشته علوفه
رمه خوک
لۆراسی
نوعی هندوانه دراز
نوعی کندوی دراز
لۆرت
بسیار ثروتمند، لرد
لۆرد
بسیار ثروتمند، لرد