تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



قرچاننەوە
دوا گذاشتن برای قطع خونریزی
لچ هەڵقرچاندن
کنایه از اظهار ناخشنودی
هەڵقرچاندن
برآتش تفانیدن، ذوب کردن روغن
چین و چروک دادن
لچ هەڵقرچان
کنایه از اظهار ناخشنودی
هەڵقرچان
برآتش تفیدن
ترنجیدگی، از شدت گرما چروک برداشتن