تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



بزنەکێوی
بز کوهی
خزنە
خزنده
گنجینه
خوازنامە
تقاضای کتبی
خەزنە
گنجینه
خزانهٔ حمام
درۆزنە
چشمەای که در تابستان می خشکد
زنازنا
همهمه، غوغا
زنگازنگ
صدای جرس
سازندە
سرنانواز، نوازنده
کنایه از بی شرم و زبان دراز
سازنە
سرنانواز، نوازنده، کنایه از بی شرم و زبان دراز
سووزنە
سوزنده
غەزنە
گنجینه
مخفف غزنین
چرک درون دمل
قوزەبزنە
شن از خاک با زبان در آوردن در بازی بچەها
لوولەوزنجیر
زیوری است
مەزنان مەزنتر
نامی برای خدا