تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



فرتیک
ریزه نان ترید
فرتێنە
طوفان دریایی
فرتە کردن
یکهو در رفتن
فرتەفرت
جنبش بدون وقفه
فۆرتان
خودستایی دروغگو
خودستایی
فۆرتووت
پیر فرتوت
فەرتەنە
طوفان دریا
کنایه از آشوب و بلوا
قاپگرتن
پاگزیدن
کنایه از دبدبه در آوردن بدون سبب
در چارچوب گذاشتن