تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



داخ لەدڵ
عصبانی و دل ریش
داخدار
اندوهگین
داخرپیان
یکه خوردن
داخزێن
کسی که چیزی را سُر دهد
داخستن
پهن کردن و گستردن
بستن در و پنجره
پایین انداختن
توسط کسی یا چیزی زمین خوردن
بر افروختن تنور و کوره
پی ریختن بنا
خم کردن و پایین آوردن
پس انداز و جمع آوری آذوقه
داخم ناچێ
متاسفانه
داخوا
آیا؟
داخودوخان
غم، غصه