تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



زاخۆ
نام شهری در جنوب کردستان
سەرخۆ
آزاد، مستقل
آرام
قرخۆ
پیرمردی که گلویش خرخر کند
لسەرخۆ
شکیبا
آهسته و آرام
مەخۆ
نخور
مەیخۆ
آن را نخور
ناخۆ
تا چنین است
که اینطور
چطور مگر؟
ناوخۆ
داخل، داخلی
نیشخۆ
پس چطور، آری چنین است، مبادا، وگرنه، مخور، به همین ترتیب