تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



جاو
کرباس
شکسته و از کار افتاده
پسوند به معنی خاینده
دەم جاو
مقداری سقز که در دهان گذارند
جاوراو
خاییده
جاوراوە
آهن ترک خورده
جاونانەوە
ردیف کردن تارهای شال
کنایه از آمدوشد با شتاب
جاوپێچەک
چوبی که کرباس بر آن پیچند
جاوی
انگم گیاهان و درختان
خایید، جوید
جاوەرجا
بیدرنگ، فوراً
جاوەنە
رختخواب پهن کردن
نەجاویاو
نجویده
نەجاویاگ
نجویده
دمەجاو
سقز به اندازه یکبار در دهان گذاشتن
خوراک جویده
دەرجاو
حوله حمام
تنیده پُرزدار
فڕووجاو
سوپ جوجه
نەجاو
نجویده
هەڵقورینجاو
جای نیشگون
ڕەنجاو
رنجیده