تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



هێڤڕان
بار آسیاب، غله آسیاب
هێڤی مان
امیدوارانه منتظر بودن
هێکدان
تخمدان پرندهٔ تخمگذار
هێڵنجدان
تهوع، دل بهم آمدن
هەت دان
برانگیختن سگ
آزاد کردن بچه دام برای شیر خوردن
هەتان
در یا دیوار از ترکه بافته شده
تا اینکه
تا این اندازه
هنوز بیشتر، بازهم افزونتر
هەتبان
اگر آنها را داشتی
هەجان
نام ایلی در کردستان
بادکش
هەدادان
آرام گرفتن
هەران
خرها
هەرتکان
هر دوی آنها
هەرتکیان
هر دوی آنها باهم