تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



هەوراز
سربالایی
هەڕاز
نوسان، آمد و رفت در تاب
هەڤ ئاواز
آواز دستەجمعی و منظم
هەڤراز
سربالایی
فرصت
واز
اشتهاء، میل
عد مداخله در کار
حالت مزاجی
پرش
واز، باز
کار و عادت
خواهان
همراه
جزیره ماسەای در وسط رودخانه
اندکی جداشده از مجموع
شادابی و شکوفایی نباتات
کنایه از ویران. که با کلمه «لانه »گویند
وعظ
بازی کننده با چیزی یا حیوانی
لبریز
دوباره باز
وردەباز
گامهای کوچک و به هم نزدیک
پاز
نگهبانی، پاس
پایەناز
پای انداز