تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



جیاوەنەوون
جدا نشدن، چسپیدن، از هم باز نشدن.
جیاوەکردن
جُدا کردن، تاک کردن.
جیاکار
جُداگانه، جدا.
جیایی
فُنور، فَروَر، جدایی، دوری، تاکی، تَکی، کنار.
جیکە نەکریاک
فلخوره، فَلخیده، فَخمیده، فَرخَمیده، فَلخَمیده، پَنبه شده.
جێگەخاڵیانه
جەرەیان
گذارش، گردش، گذاشتن.
جەنتیانه
گوشلو، جَنتیانا، جَرمقانی.
حۆل بیاوان
بُغام، یُغام، بُغامه، یُغامه، دیو بیابان.
حە¬سیانەوه
آسودن، آسوده شدن، خستگی شکستن، سیراب شدن.
حەسیان
آسایش، آسودن، خستگی رفتن، سیراب شدن.
حەفیان
رَس، رَطد، پرخوار.
حەیات
سیاب، زندگی، زندگانی، زیستن، زی.
حەیادار
باهَنوند، با آزرم، با شرم، شرمدار؛ آزرمدار.
خایانن
درنگ کردن.
خراشیان
خَراشیدن، غَراشیدن، غَرواشیدن، بَراشیدن، بَشخودن، گُراشیدن، ریش¬شدن، کُدوەشدن، کُدوهیدن.
خرۆشیان
خزیان
لَغزیدن، لَخشیدن، شخیدن، شخشیدن، غَژیدن، خَریدن، لَغز، لَغزش، لَخشه، لیزیدن، لَخشَک، شکوخ، اشکوخ، رَمژک، سَریدن.
خزیان
خَزیدن. (آهسته به جای در شدن)
خشیان
لَغزیدن، لغزش، لخشیدن، لَخشَک، لخشه، شَخشیدن، شَخشه، شخیدن، خَزیدن، غَژیدن، ریژَک، رَمژَک، اِشکوخ، شکوخ، سُریدن، چَپچ/شله.