تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



گا
گاه، گه، هنگام، دَم، زمان
گا
گاه، گه، جا
گا
گاو، گاب، غاو، سهر
قۆزڵاخەی گانم
کفه، غوزه (غلاف خوشه ی گندم)
نان گاڵ
ژَغاره، ژَغاله، اَرزنین، نان اَرزن.
گاجفت
وَرزاو، گاوجفت
گادانە
گاودانه
گادمە
گاودَمه (علفی است معروف)
گار
گار، گر (خداوندگار)، (علامت فاعل هو هست؛ ستمگار، تنها استعمال نمی شود)
گارانن
کراجیدن، قُدقُد کردن، قُغ قُغ کردن، قوغ قوغ کردن
گارەگار
کَراج، کراخ، قُدقُد، قُغ قُغ، قوغ قوغ (صدای قد قد کردن مرغ)
گاز
گاز، ماشه، ماشَرز
گاز
گاز، بخار، جوهر، آتش
گاز گرتن
شَخودن، خَشانیدن، خَسانیدن، گاز گرفتن، دندان گرفتن
گازن
گاهزَن، گهزَن، نشگرده
گازۆر
گاوزور، (زور بی ورزش)
گاسنۆق
یخدلان، گاو صندوق
گاقڕ
یوت، گاومیری
گاقۆڕ
آذر (آخر ماه پاییز که آب چشمه ها کم می شود)
گالیسکە
کابلسکه، تخت روان
گان
جالش، چالش، سکَند، مَرز، نیوتَش، آمیز، آمیزه، آمیژ، آمیژه، آمیغ، آمیغه، آمیزش، جُفت شدن، چجُفت گیری، جفتی کردن