تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



کاک
کاک، مرد، برادر، دادَر
دیان کاکلیە
ڕێگەی کاکەشان
کاکشیر
قر، کاچول (رفتار با ناز و تبَختُر)
کاکنج
کَجومن، کاکَنج، عروس پشت پرده
کاکڵ
اَرزه، آرزه، خازه، اَندا، اَندود، اَنداوه، کاه گل، اَندایش
کاکڵەشێران
کاکڵەمووشان
زَجال، دیوپا، جولاهَک، جولاهه، تَندو، تَنَندو، کَره تن، کَروتنه، کارتنه، تارتَنه، تارتَنگ، کلاش، عنکبوت
کاکڵەمووشان
کَره، کَری، کَرو، تَفَند، تَفنی، تَنتَه، تَنَستَه، اَنفَست، اَبَرکالیا، کلاشخانه (تار عنکبوت)
کاکڵەمووشان
کوهاموی (بازیچه ی بچه ها است، مقداری خاک تپه می کنند و آب روی آن می پاشندتا یبه اندازه ی یک انگشت روی آن گل شود، سپس از سه یا چهار طرف آن را منضماً شکافته، خاک روی آن را بیرون می آورند یک گنبد می ماند
کاکۆڵ
کاکُل، کاکول، کَویل، کَویله، کوبَلَه، کوپله، بُش، بَش، توک (موی فرق سر انسان یا حیوان یا پر زیادی بالای سر پرنده)
کاکۆڵ مەل
کاکیلە
چانه، زَفَر، آرواره
کاکەشان
کهکشان، کاهنگان، پالاهنگ، آسمان دره
حەکاکی
کَندەکاری، آب کاری، مُهر¬کنی، مُهرکندن.
حەکاک
کندەکار، آب¬کار، مُهرکَن.