دهن پوک.

چانە تکان دادن، جان کندن، جان دادن.

دمه، تیغه، تیغه ی چاقو.

سایه چرب، چرب سایه

سیخول، سیغول، سیغُر، سغُر، سُفُر، اُسفُر، سُغُرنه، سُگُر، اُسگُر، سُگُرنه، سُگُزنه، سَنگُر، سنگه، شِکَز، شکنهف چکاسه، جَکاشه، رُکاشه، رُکاسه، ژکاسه، ژکاشه، سُکاسه، سُکاشه، سُکاسته، سُکاشته، ریکاسه، ریکاشه، کاسُج، کاسجوک، تَشی، اَتَشی، بیهَن، پَهمَزَک، چیزو، جَبروز، زافه

تزه، تره، سوک، آخگل، داس، داسه

صد جندان

سرچسب، نرخ نما

شب چره، شب چرا

رسوا، بدنام (کسی که مردم در شب نشینی ها به او بد بگویند، کنایه است)

داستان تازه (مطلب تازه واقع شده که مردم از آن صحبت کنند)

(تکرار برای تکثیر است)

پابازی (یک قسم بازی هم که با پا همدیگر را بلند می کنند)

سوختن (صدای سوختن نمک در آتش مثلاً)

چک چک (صدای سوختن فتیله ی چراغ گرچکه که تر شده باشد یا صدای روغن داغ که آب بر آن بپاشند)

سین، تیلا، دارساس

موژیدن، چشم تنگ کردن (که درست ببیند)

پرتاب کردن

لَچَر، پَست مَنش.

شود، مورچه خاکی.