تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ئاتەش پەرس
مغ، موغ، گبر، گور، آتش پرست، آذرپرست، آذرکیش.
پەرس
پَرست. (بمعنی پرستنده است، منتها همیشه با اضافه استعمال می¬شود: خداپرست.)
بیمارپەرسی
ژواری، پرستاری، بیمارپرستی.
سەرپەرسسی
سرپرستی، پرستاری
بتپەرس
بُت پَرست، شَمَن، بَرَهمَن، ژونی، ایبَکی، فَغ پَرست.
بیمارپەرس
زَوار، پَرستار، بیمارپرست.
خواپەرس
اَشک، جَیواد، پارسا، کاتوری، ایزد گَشَسب، خداپرست، یزدان پرست، خداجوی.
خەڵیفەی بتپەرس
بَرهَمان.
ڕۆجیارپەرس
وَرتاج، آفتاب گردان، آفتاب پرست.
ڕۆجیارپەرس
آفتاب کردک، آفتاب پرست، چلپاسه.