تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



نووسیان
چَسپیدن، (کرمانجی است.)
نووسین
نُوِشتن، نِبِشتن، نِگاشتن.
نووسین
چسپاندن. (کرمانجی است.)
نەنووسیاگ
ننوشته، سفید.
هەورەبرووسکە
درَخش، آذرخش... .
هەڵپڕووسقانن
هەڵپڕووسقانن
تَرساندن، رَنگ پَراندن.
هەڵپڕووسقیان
ربودەشدن، گرفتەشدن.
هەڵپڕووسقیان
تَرسیدن، رَنگ پَریدن.
هەڵپڕووسقیان
بریدەشدن. (بریدەشدن شیر مثلاً)
پزووسک
اَبیز، خُدره، جرقه، سَیَنجُر، آتش¬ژاره.
پڕووسقانن
بریدن. (بریدن شیر مثلاً.)
پڕووسقیان
بُریدن، بُریده شدن. (بُریدن شیر مثلاً که فاسد می¬شود.)
پڕووسقیان
پریدن، سفید شدن. (رنگ چهره از ترس مثلاً.)
پڕووسک
خُذره، جرقّه، سَیَنجُر.
ڕووبووسی
گوێچکەپڕووسقێ
گوش گیرک. (بازی بچەهای است کەیک مشت مویز یا سنجد مثلاً می پاشند روی زمین، هر کدام می خواهند بردارند دیگری گوش او را گرفتەمی کشد تا نتواند بردارد.)
گەڵووسۆز
گَلوسوز.
ئەفسووس
افسوس، فسوس، دریغ، اندوه، آرمان، دژمان، دژوان، ارمان، ایرمان، بژهان، رسانە، فیر، داغ.
ئەقیانووس
دریابار، دریای بزرگ.
ئەنگووس براتووتە
برادر کالوج، کاکلوج.
جاسووس
آیشە، آیشنه، آیَشتَنَه، اَنیشه، ایسه، آبَسته، جویا، پُرسا، سخن جو، سخن نویس، نهان نویس، جاسوس، دَور.
جامەلووس
پَلواس، پَلوس، بَلوس، لوس، چاپلوس، جابلوس، آیشه، آیشنه، آیشتَنه، اَنیشه، اَبَسته، آشمال، چَرب زبان، تَرزبان.
خووس
خوس، خیس، آغار، آغال، آغارش، آغالش، فرغار، فرغارش.
خووس¬نیان
خیس گذاشتن، آغار نهادن، فرغار گذاشتن ... .
دەییووس
قَرت، قَرته، قَرتَبوس، قَرتبان، قَلتبان، غَرچه، غَراچه، غَرتبان، دراره، کَشخان، کَشیخان، ریشمال، زَن جَلَب، زن به مُزد.
سووس
مَهک، سوس، سوسپند (درختی است معروف)
سەندەرووس
سَندروس، سَندَره، سَندَر (سنگی است معروف شبیه کهربا)
شەقاقلووس
عەبووس
تیموک، تُرش رُو
لووس
نَسو، نَسود، نَشو، لَشَن، لَخشان، لَغزنده، هموار.
مەجووس
مَجوس، آتش پرست. ( امت زردشت)
مەحسووس
پودات، دشسته، پیدا، آشکار.
مەخسووس
.بویژه، ویژه.
مەعبەد مەجووس
ناووس، نااوس، دَیر.
نامووس
ناموس، اَرز، اَرج.
نوفووس
جانان، روانان، کسان.