تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



زیوه
جُنبِش.
وتنەوه
واگو، بازگو، بازگویی، بازگُفتن، واگو کردن.
پاناوه
پاناوه. (کسی که ناوه را پر می¬کند.)
پاوه مانگ
پا به ماه، نُه ماهه. (زنی که پا به ماه ولادت نهاده باشد.)
پاڕیانەوه←پاڕیان
پارساد، نیناد، ویژش، پَرهیز، خودداری، دژکامی.
پاکردنەوه
پاگشودن، پاگُشادن. (دعوت از کسی که از آمدن خودداری می¬کند.)
پاڵ¬لێدانەوه
آرمیدن، آسودن.
پاڵی لێ¬داوه
آسود، آرمید، آسوده نشست.
پلاننەوه
←پلانن. (به هر دو معنی آن، که «وە»ی عودت بر آن افزوده شده.)
پۆس لکیان به پێشەوه
پۆس کراننەوه
پَرتاد، دُشت¬یاد، زَشت یاد. (مجاز است.)
پۆس کڕاننەوه
پیاچوونەوه
بازخواندن، دوباره خواندن.
پیت¬دانەوه
فَرّداشتن، آروَند داشتن، سپاویدن.
پینگیانەوه
پێچاننەوه
پیچاندن، تَنجانیدن، تَنج، نوردیدن.
پێچیانەوه
پیچیده شدن، تنجیده شدن، پیخته شدن، ویشیده شدن، نَوشته شدن، نوردیده گشتن.