تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ئاو لە دنگا کوتانن
ئوتاخ
خانە، برکە، اتاغ، اتاق، اطاق، اطقغ.
ئوتاخ خەو
آستان، آستانە، خوابستان، خوابگاه، آرامگاه.
بەن مووتاوی
بُندور، کَرُش، کُرسه.
تووتانن
به سخن آوردن، سر به سر گذاشتن.
تێکوتان
سپوختن، خلانیدن.
تەپ نەکوتان
ندیدن ،راه ندیدن ،راه نبردن.
تەڕوتازه
تروتازه ،تری ،تژه ،تژ. (گوشت یا خیار مثلاً.)
جواڵ مووتاوی
جانی خانی، جوال موتابی، جُوال، باردان.
خاڵ کوتانن
خَجَک کوفتن، تیل زدن، کَبودی زدن، خال کوفتن.
داڕووتانن
داکوتان
کوفتن، کوبیدن، فرو کوفتن.(میخ مثلاً.)
داکوتانن
کوفتن، کوبیدن، فروکوفتن.(میخ، بام، مثلاً)
داکوتانن
پَرتاو، دُشتیاد، زشت یاد.(اسم کسی را پشت سر به بدی بردن. مجاز است.)
دووتایی
هَلیو، هَستَر. (خُرج مانندی است از چوب یا جوال که خاک و خشت را با آن روی الاغ حمل می کنند.)
دڵ سووتانن
دەس کوتانن
سووتانن
قوتار
آسوده، رستگار، رَسته، رَها، آزاد، شَگاله
قوتاوی
ورد، میلاو، شاگرد، دبستانی، دانش آموز