تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



وایافت
باهوش، وایافت، هوشیار.
وایته
چُنانی، چُنینی.
واینه
چنانیم، چنینیم.
ئاوایی
آبادی، آبادانی، آبدانی، لاد، دە، دهکدە.
بازیهەوایی
بادبادَک، بادبَرَک، بادبَر، کاغذ باد.
بوایی
می بودی، بودی.
بوایێ
می بود، بودی.
بڕوایی
گرایش، آوردن، یاری کردن، وَچَردادنِ.(دلش وَچَر نمی -دهد، دلش نمی گراید، دلش نمی آرد، دلش یاری نمی کند.)
بێ¬دوایی
بی¬پایان، بی¬انجامی.
بێ¬نوایی
بی¬نوایی، بی¬چیزی.
بەرزەهەوایله
بادبادک، بادبرک، بادبر، کاغذباد.
بەرزەهەوایله
خوایشت
خواهش، خوازه، دَرخواه، درخواست.
خوێخوایی
شَله، خن¬خواهی.
دادخوایی
دادخواهی.
دواییهاتن
دڵ گەوایی دان
دل گواهی دادن، گواهی دادن دل.
دڵنەوایی
دل نوازی، دل داری، دل جویی، مهربانی، نوازش.
ساوایی
سایایی، پَرماس، پَرواس
شیروایی
شیربها، شیربهایی
عوزرخوایی
پوزش، بهانه گویی، پوزش خواهی
فەیز خوایی
خَورَه، فر (با زا< سبک)