تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



هاڕیان
خورد شدن، آرد شدن.
هاڕیاگ
خورد شده، آرد شده.
هاڕین
خورد کردن، نَرم کردن، ساییدن، آرد کردن، آسیا کردن.
هاڕین
لِەکردن، خورد کردن.
هاڕیە
لیسه، دیوه، پیله، کرم درخت.
هاڕە
گُرنبه، غُرنبه. (صدای آب یا اَبر مثلاً)
هاڕە
گُرنبه، غُرنبه. (صدای آسیا)
دەسهاڕ
دست آسیا. (با دست آسیا کردن)
زمهاڕ
زَم آس. (آرد کردن برای زمستان)
هەژهاڕ
هَژهار، هَریار. (دندان زیادی کەاسپ یا انسان در می آورد.