تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ئینتزار
برمر، پرمر، یرمر، پرکر، برمو، پرمو، برمور، پرمور، برموز، بیوس، پیوس، چشم بەراه، چشم داشت، نگرانی.
ئینتزام
نیوراد، دهناد، سامان، یاسا، آرامش.
ئینتقام
سزا، کیفر، کینە خواهی، کینەکشی.
ئینتیحار
بنتاو
بن، فرسب، بُنداز.(قسمت پایین تنەی درخت )
بنتاو
رَستاک، ستاک، رَشتاک، شتاک، رَستاخ، ستاخ. (شاخەی تازەکەاز بیخ درخت روید.)
بنتل
اولین گردوی بازی «تلان » است.
بنتل
دندانه. (سنگی کوچک زیر سنگ بزرگ گذارند تا نغلطد.)
بنتەک
پهلو، پهلوی دست، لایِ دست، بُنِ دست.
تەنتەنه
شکوه ،سپاوه ،آیین.
جەنتیانه
گوشلو، جَنتیانا، جَرمقانی.
خەت مەنتەر
مَندَل، مَندَله.
شیرینتر
شیرینتر، قشنگتر
عەنتەر
بوزینه، بوزنه، سَنبالو، کُپی، عَنتَر
فەنتازی
دردادن، فرهیختن، ازکرادرآوردن، سواری آموختن
فەنتازی
یَرَع، یَراع، وراه وه، ورداده، فرهیخته، ازکازدرآمده، سواری آموخته (اسب تعلیم شده)
قینتار
خِنطار، خِرتال، خِرطال، قِنتار (پوست گاو پر از زر)
قەنتەر
قَنتَر (دو سره بستن اسپ)