تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ناخوونە
ناخُنه. ( گوشتی است که در گوشه ی چشم پیدا می شود.)
ناخوونە
ناخُنَک. ( قسمتی از بافته است.)
ناخوونەک
ناخُنه. (علتی است که در چشم پیدا می شود.)
ناخوونەک
تُنبَک. ( با دو انگشت چیزی را برداشتن)