تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



تلان
تلَو بازی. (دو نفری از سرازیری پشت سر هم گردو رها کنند،تا اینکه گردوی یکی از ایشان به یکی ازگردو های رها شده بخورد که همه را می برد.)
تلانْن
گرداندن، گردانیدن، غلتاندن، غلتانیدن، غالاندن، غالانیدن، تلو دادن، چرخ دادن.
تلانْن
آگستن،آگشتن،آغشتن،آغشته شدن،آلودن، آلوده کردن،جُتراندن،جُتره کردن.
تلاوتل
غلتاغلت، غالاغان ،گردان گردان ،تلوواتلَو ،یوزه.
تلاوتل کردن
غلتیدن،غالیدن،یوزیدن،تلَو زدن،تلَوخوردن.(پهلو به پهلو کردن.)
تووڵ هەلاجی
شَنش ،کُندش.
تەلاتم
شورش ،چنبش ،آشوب ،به هم خوردن.
تەلار
کتام ،تالار ،اَیوان (ایوان سرپوشیدەی جلو اتاق). چفت ،شیروانی.
جێگە [ی] هەنگوور شێلان
سار، سپار، نسپار، جاست، جواز، جوازان، گواز، گوزان، چَرخ، چَرخَست، چَرخَشت، چَرَس، خَرخَشت.
جەلال
بزرگی، شکوه، سُتُرگش، برآشفتن.
جەلاله
خدا، نام خدا، خدایی.
جەلاو
دژخیم، نسخچی. (میر غَضَب)
جەللاله
وَزَن خوار، پَلید خوار، پاچایه خوار. ( مرغ یا حیوان)
خولاسه
ویژ، ویژه، اَویژه، بیژ، بیژه، سَره، سارا، ژاو، ناب، آمَرغ، جوهر، بی¬درد، بی¬آلایش.
خیلاف
دروغ، نیسان، اَنیسان، ناراست، نادرست.
خیلال
خلاشه، ژریز، دندان¬پریز، دندان¬فریز، دندان¬فریش، دندان¬پریش، دندان آپریز، دندان اَفریز، دندان آفریش، دندان آپریش، دندان کاو.
خیلال مەککه
دَردمنه، بَستیواج، بَستیباج. (علفی است که آن را به ترکی «یوشان» گویند.)
خەت بوتلان
کَشه، تُرقین، نَه، کَشمیده.
خەلاس بوون
رَهیدن، رَستن، رَها شدن، رَستگار شدن، راهی شدن، شَگالیدن، آزاد شدن، پَرماسیدن، آسودن.