تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



لای
پیشش، نزدش.
لای لای
نانو، بنگره، لالایی. (سرودی کەبرای اطفال می خوانند تا بخوابد.)
لای یەک نیان
پیکندن، پهلوی هم گذاشتن.
نیانە لای یەک
پَیوستَن، پلوی هم گذاشتن، پی کندن.
چنین لای یەک
پهلوی هم چیدن، لای هم گذاشتن.
قووت لایەمووت
آشام، آشام، خور، خورا، خورای، خواره، خواربار، خواجه بار، خوا، نوا (خوراک اندک)
لاین
سو.
لایی لایی کردن
لایەق
سزاوار، شایان، شایگان، شایسته، برازنده، درخور، درخورد، درخوش، زدَر، خورد، خورا، خورند، بَراه، فَرزام، یاسان، گُزایش، کِزایش.
لایەنفەک
ناگُسل، پیوسته، چسپیده.
نا لایق
دوولایی
دولایی، زرفین، زورفین، زُرافین، زُفرین، زوفرین، زوفلین، زُلفین، زُولفین.
سەدای مالایکە
سَروا، سروش (در کردی هر صدایی لفظ مفرد دارد)
سەرمای ملایم
سیرون
سەلایە
بَته، سَلایه (دسته هونگ که از بلور یا چوب سخت یا سنگ می سازند)
شەلایی
کلاه دستمال (یک قسم کلاغی است که زنها به سر می بندند)
فەلایی
برزگری، مازیاری، کدیوری، خیش کاری، شَومیز، خَنیوری، کشاورزی
مەلایکە
فرشته، پَرشته، پرهشته، پَری. ( جان پاک)
یەکلایی
یک لایی.(فعل لازم)
شان بەلای شان دان
فەلای عومدە
اَنگَسبه، اَنگَشبه، اَنگشته (برزگری که دارای کارگز و سامان باشد)