تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



تەزین
کرخیدن ،کرختیدن ،ترغدیدن ،تاسیدن ،خواب رفتن.
تەزیک
کرخ ،کرخت ،سر ،کرخیده ،کرختیده ،ترغدیده ،ترغده شده ،خواب رفته ،تاسیده.
تەعزیه
کَزن ،کدن ،سوگواری. (عزاخوانی امام حسین)
تەوەرزین
جزیە
گُزیت، گُزید، سَرانه، سا.
جەزیرە
جَز، بیله، خواست، خواست، ادراک، آداک.
خزیان
لَغزیدن، لَخشیدن، شخیدن، شخشیدن، غَژیدن، خَریدن، لَغز، لَغزش، لَخشه، لیزیدن، لَخشَک، شکوخ، اشکوخ، رَمژک، سَریدن.
خزیان
خَزیدن. (آهسته به جای در شدن)
خێزیان
پاشدن، بلند شدن.
خێزیان
دمیدن، سبز شدن، بلند شدن، آب¬خیز.
خەرقوئیلتیام ناپەزیر
گودَرز.
خەنازیل
دژپه، دژپیه، دژپیل، دَشژیل، دُشتژیل، دُشپل، دُشبل، چَخش، جَخش، دامغول، دیوغول،، غَر، لَک، گره.
داخۆزین
دامەرزیان
بَند شدن، ایستادن، پابَرجاشدن، استوارشدن، دست به کارشدن.
داوەزین
داوەزین
پیادەشدن، پایین آمدن.