تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



دەسەچرا
چراغ دستی.
زایرا
دزندیس، گمانم، گویا.
سارا
هامون، بیابان
سووتک چرا
سوخته ی چراغ، سوخته ی فتیله
سۆڵەچرا
سەحرا
بیابان، دشت، کویر، گویر، هامون
سەرا
سرا، جای، خانه (کاروانسرا، جای کاروان)
سەفرا
لَو، زَریر، زردآب
شۆڵەچرا
شیرا
شَتاغ، شیرده
شیرەچرا
شەرا
گرما، گرمای تابستان، باد گرم (گرمای مربوب که میوه را فاسد می کند)
شەرا
سُر، شَرَک، دُلُم (جوششی است با خارش که در بدن ایجاد می شود)
شەعرا
پَرَک|، خواهر سهیل، خواهر اَگست، دو خواهران (شعرای شامی و سهیل، را دوخواهران گویند در اواخر سنبله در سمت شمال شرقی طلوع می کنند)
عاشوورا
کزن، کدن
مەجرا
آبرو، رَوانگاه، موری، فَرخور، گُذَرگاه.