تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



دۆڵمە
دُلمه، دولمه. (برنج و قیمە و سبزی توی برگ مو می پیچند و می پزند.)
دۆڵمەجەرگ
مُبار، سُختو، سُغدو، رَوَنج، زَوَنج، زَویج، زیچَک، زُنّاج، اُکامه، لُّکامه، لُکانه، آگَنج، آگَند، جگرآگَند، آغَند، جَرغَند، چَرغَند، چَرغَنده، جُهودانه. (روده ی گوسفند را با گوشت و برنج و مصالح پر کرده برای خوردن نگاه دارند.)
دۆڵمەی کەلەرم
دلمەی کلرم.
ڕێڵەخۆدۆڵمە
اَکامه، لُکامه، لُکانه، آگَنج، جَرغَند، چَرغَند، چرغنده، جگرآگند، آگند، رَوَنج، زَوَنج، زَویج، زیچَک، زَنّاج، سُختو، سُغدو، مَبار، جهودانه.