تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



حەفتجۆش
هفت¬جوش. (هفت فلز را به مقادیر معینه با هم ذئب کنند و در قالب بریزند.)
حەفجۆش←حەفتجۆش
اژدها، اژدهار، ارغم، شیبا، مار.