تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



تەپی لێ ناکوتێ
نمی داند ،ازش [از آن] سر در نمی کند ،سر در نمی آورد.
تەپیان
تپیدن ،تپیده شدن ،آگنده شدن ،آغنده شدن ،آغشته شدن ،سپوخته شدن ،اَنباشته شدن ،گرفته شدن.
تەپین
تپش ، تپیدن ،زدن ،گزاز ،دل تپش.
تەپەگوو
سُنده. (تپه ی گه)
تەڕ
تر ،ژَف ،نَمدار. (ضدّ «وشک» )
تەڕ
تر ،سبز. (گیاه ،درخت مثلاً)
تەڕ بوون
تەڕ فرۆشی
تر فروشی ،سبز فروشی. (فروختن زراعت تر)
تەڕاحی
رنگ ریزی ،زمود گری ،شالوده ریزی ،بَیرنگ سازی.
تەڕاف
سُرین ،سُرون ،سُروی ،کَپَل ،کَفَل ،فرخَش ،آلست ،َلست.
تەڕدەس
تر دست ،چُست ،چالاک ،چابک ،زرنگ.
تەڕدەسی
تر دستی ،چشم بندی ،شاه بازی ،فرهت ،جادو.