تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ڕوودەربایس
رودروایست، روگردان.
ڕوودەربایسی
رودروایستی، روگردانی.
ڕیاباز
سالوس، پجیوباز، رویباز.
ڕەشبام
سیەفام، سیاەفام.
ڕەشوبازگ
ژنبازی
زن بازی، خانم بازی، جِهمَرز.
ژێرباڵ
زیر پَر. (جاز است.)
کاروبار
کاه رُبا، کَه رُبا
کوناباخ
غُلبَه (سوراخ باغ که آب از آن عبور کند)
کوچک قەڵباز
کوچک قەڵباز خستن
کۆچوبار
کۆڵەبار
بارَدو (ستونی که زیر درخت باردار زنند که نشکند)
کۆڵەبار
کوله بار، کوله، پُشتَه، پَشتارَه، پُشتواره
کیسەی لیباس
جامانه، وَشرَک، وَرشَک، جامه دان (کیسه ای که لباس درآن بندند تا گرد نگیرد)
کێشباف
رشتی، کشباف
کەبابە
کَبابَه، کَبابَه ی چینی
کەبادە
کَباده، لیزم، تنبوک، تَنبول (یکی از آلات ورزشی است و آن کمانی است آهنی که وطر آن زنجیری است کلفت پهلوانان آن را می گردانند)